ترسناک

پس از اینکه دختری که کمال به او علاقه دارد با برادرش ازدواج می‌کند، کمال زنجیره‌ای از اتفاقات را به راه می‌اندازد که منجر به نابودی کل دهکده می‌شود. بیست و پنج سال بعد، این نفرین قدیمی بار دیگر آشکار شده و نیروهای شیطانی دوباره ظاهر می‌شوند تا اینکه…

دنی و دوستانش به هابز اسپرینگز می روند. در آنجا اتفاقاتی رخ می دهد که...

شهری کوچک در غرب ویرجینیا میزبان فستیوالی افسانه ای به نام کوه هالووین است، جایی که جمعیت کثیری از مردم با لباسهایی بخصوص برای شبی همراه با موسیقی و فساد جمع شده اند. اما خانواده ای که غریزی آدمخوار هستند و در جنگل زندگی می کنند، در کمین آن ها هستند...

چند دوست تصمیم می گیرند در زمستان با اتومبیل های برفی کمی سواری و تفریح کنند. اما آن ها در طوفان راه خود را گم می کنند و ...

گروهی در نقطه ای دور افتاده از جنگل های غرب ویرجینیا در دام آدم خوارهای جنگلی با چهره های نامطلوب می افتند...

گروهی از شرکت کنندگان یک مسابقه تلوزیونی، در جنگل گرفتار یک خانواده آدمخوار بدشکل می شوند و اکنون باید برای زنده ماندن از تمام مهارت هایشان استفاده کنند...

شش نفر در نقطه ای دور افتاده از جنگل های غربی ویرجینیا راهشان را گم می کنند و طولی نمی کشد که مورد حمله آدم خور های جنگلی با چهره های نامطلوب قرار می گیرند...

کوین و پدرش به تازگی به شهر آرام کتل اسپرینگز نقل مکان کرده‌اند و امیدوارند شروعی تازه داشته باشند. اما به جای آن، با جامعه‌ای از هم پاشیده روبرو می‌شوند که پس از سوختن کارخانه ارزشمند شربت ذرت، روزهای سختی را پشت سر گذاشته است. اکنون در حالی که تنش‌ها میان مردم محلی به اوج خود می‌رسد، موجودی شوم از میان مزارع ذرت بیرون آمده تا شهر را از بار گناهانش پاک کند، هر بار یک قربانی خونین…

در دوره آخرالزمان آلیس پس از اتفاقی که در جریان قسمت قبلی رخ داد اکنون به همراه کلار ردفیلد و چند فرد دیگر قصد دارند پروژه های جدید شرکت آمبرلا را برای همیشه نابود کنند و جهان را خالی از هرگونه فعالیت بیولوژی کنند.

«آلیس» همچنان بهمراه یک جنبش مقاومت جدید در مقابل نیروهای شرکت آمبرلا و همینطور مرده های متحرک که تمام دنیا را گرفته اند، می جنگد...

«آلیس» که همچنان به دنبال نابود کردن تشکیلات آمبرلا است، با گروهی از بازماندگان همراه می شود که به دنبال رسیدن به یک مکان امن مشهور به «آرکدیا»، هستند.

گروهی از بازماندگان راکون سیتی در صحرای نوادا در حال حرکتند و سعی دارند خود را به آلاسکا برسانند. آلیس به این گروه ملحق می شود و ...

«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده, او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.

بعد از یک تصادف در آزمایشگاه، و انتشار ویروسی خطرناک، دو مامور امنیتی باید با صدها نفر از افرادی که در آزمایشگاه کار می کردند و اکنون به جانورانی آدم خوار تبدیل شده اند، مبارزه کنند.

«سارا کارتر» تنها بازمانده ماجرای فیلم قبلی در حال فرار توسط کلانتر محلی دستگیر میشود، و را مجبور کنند به همراه یک تیم نجات به دنبال پنج دوست گم شده اش به غار رعب آور فیلم قبل بازگردد...

چند زن به یک سفر مکاشفه ای در دل غارها می روند, ولی در همان ابتدای سفر سقوط تخته سنگ بزرگی دهانه ی غار را مسدود می کند و آنان در غاری رعب آور و ناشناخته سرگردان می مانند و کمی بعد با خطری جدید روبه رو می شوند...

هشت غریبه در اتاقهایی مکعبی شکل از خواب بیدار می شوند بعد از مدتی در می یابند که خروجی هر مکعب به یک اتاق جدید است که خطرات زیادی آنها را در آنجا تهدید می کند ...

۷ نفر غریبه یک روز وقتی بیدار می شوند خود را تنها در یک ماز مکعبی می یابند. بعد از اینکه همدیگر را می یابند سعی می کنند به کمک هم و با استفاده از مهارت ها و استعدادهای خاصشان از حقه های کشنده ی خیلی از اتاق های مکعبی رنگارنگ نجات یابند...